دسته: آموزش زبان انگلیسی

  • معنی فارسی اصطلاح: Go the extra mile

    معنی فارسی اصطلاح: Go the extra mile

    یک اصطلاح رایج برای بیان تلاش بیشتر از آنچه انتظار می رود برای دستیابی به چیزی. از خود مایه گذاشتن.


    [sc_embed_player fileurl=”/Englishaudios/102Idioms/6-work-idioms-05.mp3″] Go the extra mile مایه گذاشتن / سنگ تمام گذاشتن

    • To put more effort than expected into achieving something.

     

     جملات، تلفظ و مثالهای اصطلاح Go the extra mile :

    تلفظ جمله معنی

    [sc_embed_player fileurl=”/Englishaudios/102Idioms/6-work-idioms-06.mp3″]

    Julie always goes the extra mile to make her mom happy. جولی همیشه  برای خوشحال کردن مادرش سنگ تمام می گذارد.

    [sc_embed_player fileurl=”/Englishaudios/102Idioms/6-work-idioms-07.mp3″]

    To win the contract, he went the extra mile to prepare the documents before the meeting. برای برنده شدن در قرارداد ، او سنگ تمام گذاشت تا مدارک را قبل از جلسه آماده کند.
    [sc_embed_player fileurl=”/Englishaudios/102Idioms/6-work-idioms-08.mp3″]

    He went the extra mile just to make her feel special at the wedding.

    برای اینکه همسرش در عروسی احساس خاصی داشته باشد او سنگ تمام گذاشت.

     

     

  • معنی فارسی اصطلاح: Put one’s feet up

    معنی فارسی اصطلاح: Put one’s feet up

    یک اصطلاح رایج برای بیان استراحت و آسودگی ، به خصوص با بلند کردن پاهایتان از زمین.


    [sc_embed_player fileurl=”/Englishaudios/102Idioms/6-work-idioms-09.mp3″ ] Put one’s feet up  استراحت کردن. (لنگ ها رو بالا کردن)

    To relax and rest, especially with your feet raised off the ground.

     

     جملات، تلفظ و مثالهای اصطلاح Put one’s feet up :

    تلفظ جمله معنی

    [sc_embed_player fileurl=”/Englishaudios/102Idioms/6-work-idioms-10.mp3″ ]

    We’re done. Let’s put our feet up. تمومش کردیم بیایید استراحت کنیم.

    [sc_embed_player fileurl=”/Englishaudios/102Idioms/6-work-idioms-11.mp3″ ]

    After a hard day at work, I like to put my feet up and read some books. بعد از یک روز سخت در محل کار ، دوست دارم پاهامو دراز کنم (استراحت کنم) و چند کتاب بخوانم.
    [sc_embed_player fileurl=”/Englishaudios/102Idioms/6-work-idioms-12.mp3″ ]

    Don’t work too hard. Go home and put your feet up.

    خیلی سخت کار نکنید به خانه بروید و (پاهاتون رو دراز کنید) استراحت کنید.

     

    {loadmoduleid 151}

  • لغات پایه زبان انگلیسی – فعل ها به انگلیسی (Actions)

    لغات پایه زبان انگلیسی – فعل ها به انگلیسی (Actions)

    لغتهای زیر را تمرین کنید و سپس با حل تمرینات سعی کنید آنها را بهتر یاد بگیرید.

    [su_box style=”glass-green” title=”فلش کارتهای تمرین “]فلش کارتهای زیر را چندین بار مرور کنید و تلفظ و معنی صحیح

    [/su_box]

    [su_box style=”glass-blue” title=”وصل کنید “] کلمه را بخوانید و آن را بر روی عکس مربوطه بکشید و رها کنید

    [/su_box]

    [su_box style=”modern-violet” title=”املا”]به فایلهای صوتی گوش دهید و املای کلمات را تایپ کنید. اول کلمه با حرف بزرگ نوشته شود.

    [/su_box]


  • لغات پایه زبان انگلیسی -ظاهر افراد به انگلیسی (Appearance)

    لغات پایه زبان انگلیسی -ظاهر افراد به انگلیسی (Appearance)

    لغتهای زیر را تمرین کنید و سپس با حل تمرینات سعی کنید آنها را بهتر یاد بگیرید.

    [su_box style=”glass-green” title=”فلش کارتهای تمرین “]فلش کارتهای زیر را چندین بار مرور کنید و تلفظ و معنی صحیح

    [/su_box]

    [su_box style=”glass-blue” title=”وصل کنید”]کلمه را بخوانید و آن را بر روی عکس مربوطه بکشید و رها کنید

    [/su_box]

    [su_box style=”modern-violet” title=”املا”]به فایلهای صوتی گوش دهید و املای کلمات را تایپ کنید. اول کلمه با حرف بزرگ نوشته شود.

    [/su_box]

    >

    اگر مرورگر صدای شما را ضبط نمیکند حتما این راهنما را بخوانید:[su_button style=”soft” url=”michelp” icon=”licon: tools”]راهنما[/su_button] [/su_box]

  • لغات پایه زبان انگلیسی –  وسایل شخصی به انگلیسی (Accessories)

    لغات پایه زبان انگلیسی – وسایل شخصی به انگلیسی (Accessories)

    لغتهای زیر را تمرین کنید و سپس با حل تمرینات سعی کنید آنها را بهتر یاد بگیرید.

    [su_box style=”glass-green” title=”فلش کارتهای تمرین “]فلش کارتهای زیر را چندین بار مرور کنید و تلفظ و معنی صحیح

    [/su_box]

    [su_box style=”glass-blue” title=”وصل کنید”]کلمه را بخوانید و آن را بر روی عکس مربوطه بکشید و رها کنید

    [/su_box]

    [su_box style=”modern-violet” title=”املا”]به فایلهای صوتی گوش دهید و املای کلمات را تایپ کنید. اول کلمه با حرف بزرگ نوشته شود.

    [/su_box]


  • لغات پایه زبان انگلیسی -طبیعت به انگلیسی (Nature)

    لغات پایه زبان انگلیسی -طبیعت به انگلیسی (Nature)

    لغتهای زیر را تمرین کنید و سپس با حل تمرینات سعی کنید آنها را بهتر یاد بگیرید.

    [su_box style=”glass-green” title=”فلش کارتهای تمرین “]فلش کارتهای زیر را چندین بار مرور کنید و تلفظ و معنی صحیح

    [/su_box]

    [su_box style=”glass-blue” title=”وصل کنید”]کلمه را بخوانید و آن را بر روی عکس مربوطه بکشید و رها کنید

    [/su_box]

    [su_box style=”modern-violet” title=”املا”]به فایلهای صوتی گوش دهید و املای کلمات را تایپ کنید. اول کلمه با حرف بزرگ نوشته شود.

    [/su_box]

    اگر مرورگر صدای شما را ضبط نمیکند حتما این راهنما را بخوانید:[su_button style=”soft” url=”michelp” icon=”licon: tools”]راهنما[/su_button] [/su_box]

  • معنی فارسی اصطلاح: Be in someone’s good (or bad) books

    معنی فارسی اصطلاح: Be in someone’s good (or bad) books

    یک اصطلاح رایج زمانی استفاده میکنیم که بخواهیم بگوییم انجام کاری موجب خوشحالی کسی (یا عصبانیت او) شده باشد. یعنی کاری کردیم که از ما خوششون اوکده یا بدشون اومده.


    [sc_embed_player fileurl=”/Englishaudios/102Idioms/6-work-idioms-13.mp3″ ] Be in someone’s good (or bad) books به چشم کسی خوب آمدن / به چشم کسی بد آمدن

    • To have done something that has made someone happy (or angry).

     

     جملات، تلفظ و مثالهای اصطلاح Go the extra mile :

    تلفظ جمله معنی

    [sc_embed_player fileurl=”/Englishaudios/102Idioms/6-work-idioms-14.mp3″ ]

    All students want to be in the teacher’s good book. همه دانش آموزان می خواهند به چشم معلم خوب بیایند.

    [sc_embed_player fileurl=”/Englishaudios/102Idioms/6-work-idioms-15.mp3″ ]

    I used to be in my teacher’s bad book because I wasn’t very well-behaved back then. من قبلاً به چشم معلم بد اومده بودم چون در آن زمان خیلی خوب رفتار نمی کردم.
    [sc_embed_player fileurl=”/Englishaudios/102Idioms/6-work-idioms-16.mp3″ ]

    If she was pretty and sexy, she would be in Harry’s good book.

    اگر او زیبا و جذاب بود ، به چشم هری خوب میومد(به دلش می نشست).

     

     

  • لغات پایه زبان انگلیسی -اتاق خواب به انگلیسی (Bedrooms)

    لغات پایه زبان انگلیسی -اتاق خواب به انگلیسی (Bedrooms)

    لغتهای زیر را تمرین کنید و سپس با حل تمرینات سعی کنید آنها را بهتر یاد بگیرید.

    [su_box style=”glass-green” title=”فلش کارتهای تمرین “]فلش کارتهای زیر را چندین بار مرور کنید و تلفظ و معنی صحیح

    [/su_box]

    [su_box style=”glass-blue” title=”وصل کنید”]کلمه را بخوانید و آن را بر روی عکس مربوطه بکشید و رها کنید

    [/su_box]

    [su_box style=”modern-violet” title=”املا”]به فایلهای صوتی گوش دهید و املای کلمات را تایپ کنید. اول کلمه با حرف بزرگ نوشته شود.

    [/su_box]

    اگر مرورگر صدای شما را ضبط نمیکند حتما این راهنما را بخوانید:[su_button style=”soft” url=”michelp” icon=”licon: tools”]راهنما[/su_button] [/su_box]

  • لغات پایه زبان انگلیسی -اعضای بدن به انگلیسی (Body parts)

    لغات پایه زبان انگلیسی -اعضای بدن به انگلیسی (Body parts)

    لغتهای زیر را تمرین کنید و سپس با حل تمرینات سعی کنید آنها را بهتر یاد بگیرید.

    [su_box style=”glass-green” title=”فلش کارتهای تمرین “]فلش کارتهای زیر را چندین بار مرور کنید و تلفظ و معنی صحیح

    [/su_box]

    [su_box style=”glass-blue” title=”وصل کنید”]کلمه را بخوانید و آن را بر روی عکس مربوطه بکشید و رها کنید

    [/su_box]

    [su_box style=”modern-violet” title=”املا”]به فایلهای صوتی گوش دهید و املای کلمات را تایپ کنید. اول کلمه با حرف بزرگ نوشته شود.

    [/su_box]

    اگر مرورگر صدای شما را ضبط نمیکند حتما این راهنما را بخوانید:[su_button style=”soft” url=”michelp” icon=”licon: tools”]راهنما[/su_button] [/su_box]

  • معنی فارسی اصطلاح: Give someone the sack

    معنی فارسی اصطلاح: Give someone the sack

    یک اصطلاح رایج  برای گفتن اینکه کسی را از کار اخراج کرده اند.


    [sc_embed_player fileurl=”/Englishaudios/102Idioms/6-work-idioms-17.mp3″ ] Give someone the sack کسی را اخراج کردن

    • To fire someone from a job.

     

     

     جملات، تلفظ و مثالهای اصطلاح Give someone the sack :

    تلفظ جمله معنی

    [sc_embed_player fileurl=”/Englishaudios/102Idioms/6-work-idioms-18.mp3″ ]

    His work has been getting worse and worse. It’s time to give him the sack. کار او بدتر و بدتر شده است. وقت آن است اخراجش کنیم .

     

    [sc_embed_player fileurl=”/Englishaudios/102Idioms/6-work-idioms-19.mp3″ ]

    Giving someone the sack is such a hard decision for me. I always have a rational discussion with them beforehand. [modal button_text=”ترجمه” close_button=”yes” title=”ترجمه فارسی” title_background=”#7001d6″ title_color=”#ffffff” background=”#ffffff” color=”#000000″ border=”1px solid #7001d6″ shadow=”0px 0px 0px #0000000o]

    اخراج کردن کسی برای من تصمیم خیلی سختی است. من همیشه از قبل با آنها بحث منطقی دارم.

     

    [sc_embed_player fileurl=”/Englishaudios/102Idioms/6-work-idioms-20.mp3″ ]

    Why don’t you give her the sack? She’s a terrible employee, always late for work and jealous of her co-workers.

     

    چرا اخراجش نمیکنی ؟ او کارمند وحشتناکی است ، همیشه برای کار دیرمی کند و نسبت به همکاران خود حسادت می کند.

     

     

    {loadmoduleid 151}