معنی فارسی اصطلاح: Breathe one’s last

معنی فارسی اصطلاح: Breathe one's last

زمانی که میخواهید مودبانه از دنیا رفتن کسی را بگویید میتوانید از این اصطلاح کمک بگیرید.


[sc_embed_player fileurl=”/Englishaudios/102Idioms/4-health-idioms-05.mp3″ “] Breathe one’s last  

  • مردن. از دنیا رفتن
  • To die.

 

 جملات، تلفظ و مثالهای اصطلاح Breathe one’s last :

تلفظ جمله معنی

[sc_embed_player fileurl=”/Englishaudios/102Idioms/4-health-idioms-06.mp3″ “]

He breathed his last yesterday. او دیروز از دنیا رفت .

[sc_embed_player fileurl=”/Englishaudios/102Idioms/4-health-idioms-07.mp3″ “]

My grandma was really depressed when my grandpa breathed his last. وقتی پدربزرگم از دنیا رفت مادربزرگم واقعاً افسرده شد .
[sc_embed_player fileurl=”/Englishaudios/102Idioms/4-health-idioms-08.mp3″ “]

My uncle always desired to find his lost son before he breathed his last.

عموی من همیشه آرزو داشت قبل از دنیا رفتن فرزند گمشده خود را پیدا کند .

 

 

دیدگاه‌ها

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *